مثلا به این گزارش خبرگزاری دولتی ایرنا توجه کنید: «از نگاه اقتصاد کلان، مهمترین مشکل طرح مسکن مهر نه در شکل اجرای اصول معماری و شهرسازی بلکه شیوه تامین مالی آن بود زیرا هزینه تامین منابع مورد نیاز آن را برعهده بانک مرکزی گذاشت که منابع آن، سبب رشد پایه پولی در کشور می شود.
آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد که در دولت های نهم و دهم 450 هزار میلیارد ریال یعنی معادل 45 هزار میلیارد تومان خط اعتباری بانک مرکزی برای مسکن مهر درنظر گرفته شد.
پیگیری ایرنا نشان می دهد که طلب بانک مرکزی از بانک مسکن از محل این خط اعتباری 444.666 هزار میلیارد ریال یعنی بیش از 44 هزار و 400 میلیارد تومان است یعنی اینکه بانک مسکن در این مدت فقط توانسته پنج هزار و 334 میلیارد ریال یعنی 533 میلیارد تومان از این مبلغ را برگرداند!
«پیمان قربانی» معاون اقتصادی بانک مرکزی آذرماه سال 1392 در این باره گفته بود: امروزه بحث آثار نامطلوب شیوه تامین مالی از منابع پرقدرت بانک مرکزی در جامعه روشن شده و این نوع، شیوه تامین مالی موجب شده است.
به عقیده وی، حدود 43 درصد پایه پولی کشور مربوط به بدهی بانک مسکن به بانک مرکزی بابت تامین مالی طرح مسکن مهر است.
آثار منفی این استقراض موجب شد تا در دولت یازدهم و در تکمیل واحدهای مسکن مهر، موضوع تغییر منابع مورد نیاز از شیوه گذشته مورد تاکید قرار گیرد.»
در سه سال اخیر بارها مسئولان ارشد دولت یازدهم از مضرات و تبعات استفاده دولت قبل از منابع بانک مرکزی برای تامین مالی مسکن مهر سخن گفته و رسانههای حامی دولت هم در این باره طومار نوشتهاند.
استدلال همه آنها هم این است که چاپ پول پرقدرت و افزایش پایه پولی، اقدامی قبیح است و به همین دلیل استفاده دولت قبل از این منبع برای تامین مالی مسکن مهر، اقدامی قبیح بوده است.
همانطور که مسئولان دولت یازدهم بارها تاکید کردهاند، دولت قبل 45 هزار میلیارد تومان پایه پولی را افزایش داد و خرج مسکن مهر کرد که با آن نزدیک به 4 میلیون خانوار شهری و روستایی خانهدار شدند.
اما در حالی افزایش پایه پولی در سخنرانی مسئولان دولت یازدهم قبیح شمرده میشود،که عملکرد آن کاملا معکوس است.
بر اساس جدیدترین گزارش بانک مرکزی، دولت یازدهم در 37 ماه نخست فعالیت خود 69 هزار میلیارد تومان پایه پولی را افزایش داده و البته یک ریال از این پول را خرج مسکن مهر نکرده است. البته نه تنها دولت این پول را صرف پروژه مسکن مهر نکرده، بلکه صرف هیچ کار عمرانی و توسعهای دیگری هم نکرده است وگرنه اوضاع رکود وحشتناک اقتصاد کشور اینچنین نبود.
اکنون باید از مسئولان دولت یازدهم پرسید که 69 هزار میلیارد تومان منابع حاصل از افزایش پایه پولی در این دولت، صرف چه اموری شده که از تکمیل مسکن مهر، مهمتر بوده است؟
با توجه به رکود شدید فعالیتهای عمرانی در دولت یازدهم، باید از دولت یازدهم که ماههای پایانی عمر خود را سپری میکند پرسید چاپ 45 هزار میلیارد تومان اسکناس برای ساخت 4 میلیون مسکن مهر روستایی و شهری اقدام قبیحی بود یا چاپ 69 هزار میلیارد تومان برای هیچی؟
* توضیحات نیکزاد
در این زمینه، توضیحات علی نیکزاد در گفتگو با یک برنامه تلویزیونی در خصوص ادعای تورمزایی و افزایش نقدینگی با اجرای مسکن مهر جالب توجه است که اظهار داشت: دولت آقای هاشمی رفسنجانی کشور را با نقدینگی هزار و ۸۸۰ میلیارد تحویل گرفت و با ۱۳هزار و ۵۰۰ میلیارد تحویل داد. جناب خاتمی با ۱۳هزار و ۵۰۰میلیارد تحویل گرفت و با ۹۲هزار میلیارد تحویل داد. جناب آقای احمدی نژاد با ۹۲هزار میلیارد تحویل گرفت و مرداد ۱۳۹۲ با ۴۹۲ هزار میلیارد تحویل داد. شما درصدهایی را حساب کنید اولی ۷/۸ دهم است. دومی۶/۸ دهم است. سومی ۵/۶ دهم است. پائینترین رشد نقدینگی در زمان دولت آقای احمدینژاد بود. مرداد ۱۳۹۲ وقتی کشور با نقدینگی ۴۹۲ هزار میلیارد تومان تحویل شد الان بالغ بر یک میلیون و ۲۵۰ هزار میلیارد تومان است، یعنی ۶۸۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی افزایش یافته است.
وی افزود: عزیزانی که بحث نقدینگی را آن زمان مطرح کردند و این پایه پولی را در ضریب فزاینده ضرب کردند و مطلب نقدینگی را مطرح کردند و گفتند ۴۰ هزار میلیارد تومان و در ۵ ضرب کردند شد ۲۰۰هزار و ۲۰۰ هزار تقسیم بر ۵۰۰هزار میلیارد نقدینگی وقت کردند و گفتند ۴۰ درصد تورم را مسکن مهر ایجاد کرده است. من یک سوال دارم؛ برای مسکن مهر مگر سالانه چه میزان وام دادند؟ ۵هزار میلیارد تومان بود. چون در ۸ سال کل وامی که گرفته بودیم ۳۹ هزار (میلیارد) و خردهای بود.
وزیر سابق راه و شهرسازی با اشاره به اینکه این رقم الان نزدیک ۵۰ هزار (میلیارد تومان) و برای ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار خانوار است، ادامه داد: آیا واقعاً حقش نبود ۵ هزار میلیارد تومان سالانه برای تولید مسکنی در زمان تحریم اختصاص دهیم؟
نیکزاد ادامه داد: مسکن وقتی حرکت میکند ۱۳۰ رشته فعال میشوند. حالا ۱۴۰ رشته هم گفتند. یعنی یک خانه که ساخته میشود و یک ازدواج که صورت میگیرد علاوه بر میلگرد و سیمان و گچ و کاشی بالاخره یخچال و پتو و تلویزیون و لوازم زندگی هم خریداری میشود لذا دوستان این را آن اوایل فرمودند و من یک سوال میکنم که الان همه اذعان داریم، رئیس بانک مرکزی دولت یازدهم هم بارها فرمودند که یک هزار و ۱۲۰ هزار میلیارد تومان آمار سه ماه قبل نقدینگی بود. این نقدینگی کجا رفته است؟ در آن زمان لااقل ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار خانه ساخته شد.
وی خاطر نشان کرد: سالانه ۵هزار میلیارد تومان برای ۱۶ و نیم میلیون انسان در جمهوری اسلامی ایران داده شده است. براساس اصل ۳، ۳۱، ۴۳ قانون اساسی، براساس قانون ساماندهی و حمایت از تولید و عرضه که ۴ بار تسهیلات ارزانقیمت در این قانون آمده است، براساس همان قانون گفتند زمین رایگان داده شود. براساس همین گفتند مالیات، شهرداریها، پروانه ساختمان، بیمه، تاسیسات زیربنایی، تاسیسات روبنایی حتماً تخفیف داده شود. بنابراین اگر ۴۰ درصد تورم آن زمان بابت مسکن مهر بوده است واقعاً حرف درستی نیست.
وزیر سابق راه و شهرسازی با اشاره به اینکه برخی گفتند بانک مسکن ورشکست شده و۴۰ درصد تورم را مسکن مهر به وجود آورده، خیلی وقت است از این حرفها نمیزنند، گفت: اقساط وصولی مسکن مهر الان بالغ بر ده هزار میلیارد تومان است. این اقساط که از مردم وصول میشود، با دو و نیم درصد سود باید به بانک مرکزی بازمیگشت و دو و نیم درصد سود هم در جیب بانک مسکن میماند.
نیکزاد خاطر نشان کرد: دولت مصلحت دید و یک استمهال ۲۰ساله از بانک مرکزی گرفته است. یعنی قسطها را جمع میکند؛ اصل و به اضافه دو و نیم درصد در بانک مسکن میماند. الان آن پولها چه شده است؟
وی بیان کرد: یک بار اگر قسط یک سال را بازمیگرداندند به این واحدهایی که مانده است، سی میلیون وام داشته، ده میلیون تومان روی آن میگذاشتند، هیچ اتفاقی رخ نمیداد و این پروژه تکمیل میشد. انبوهسازان کار را تکمیل میکردند و مردم پروژههای خود را تکمیل میکردند. اما فردی که با ۳۰ میلیون تومان وام خانه مسکن مهر گرفته بود و ماهیانه بین ۲۷۰ الی ۳۰۰ قسط میپرداخت اگر وام او ۴۵ میلیون هم میشد، قسطش ۴۲۰ الی ۴۵۰ میشد. اما آقایان این کار را انجام ندادند.